تو مگو همه به جنگند، تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید تو یکی نه ای هزاری تو چراغ خود برافروز نتیجه قلعه الموت میهمان روستاییان بودیم . دوستان مفتخر بودن دکه های کوچک دهکده آذوقه هایی خریداری کرده و همچنانکه به سوی قلعه گام بر میداشتند زباله های غیر قابل تجزیه را به یادگار نتیجه طبیعت و روستا رها میکردند . خم شدم و پسمانده هایشان را جمع کردم . فکر میکنید واکنش دوستان چه بود ؟
تو مگو همه به جنگند
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید – تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز. reply پاسخگویی به این حاشیه flag گزارش حاشیهٔ نامناسب hyperlink رونوشت نشانی حاشیه
معنی تو مگو همه به جنگند و زصلح من چه آید تو بهانه میاور که همه سر مخالفت و تضاد دارند و هرکسی سعی نتیجه پیروز شدن و غلبه بر دیگری دارد و اینکه صلح آوردن من نداشتن فایده ای ندارد، تا حدودی، نتیجه عوض این را بدان که تو یک چراع نیستی و تاثیری که داری به اندازه هزار چراغ روشن هدایت است.