رمان عشق با چاشنی خطر

رمان عشق با چاشنی خطر، رمان عشق با چاشنی خطر پارت 99 22 دی نتیجه 9:23 am 5 دیدگاه اشکی برگشت سمتم اشکی:هوم بیشعوری نثارش کردم و ازش رو برگردوندم که گارسون اومد و سفارش ها رو گرفت و رفت. خوشم میاد کل مون پیتزا سفارش دادیم. یاد… رمان عشق با چاشنی خطر پارت 98 21 دی نتیجه 9:06 am 3 دیدگاه

رمان عشق با چاشنی خطر

رمان عشق با چاشنی خطر پارت 59 عاشقم کن یکم به فکر من باش تو با چشمای زیبات این احساسو تو دلم کاشتو بگو مگه میشه یه لحظه دور ازت باشم آخه زوری {که نیست} نمیتونم تو فکرت نباشم من تو را میخوام نداشتن قیمتی {نیست} که مفتخر بودن دستت بدم آرام تا حالا نبودم تو عمرم من تو این حالت عاشق میمونم خیالت تخت مفتخر بودن این بابت عاشق شدم

نوشته:M~SAMI. خلاصه ي رمان: يه دختري كه باخونواده ي عمه اش زندگي ميكنه وكم كم احساس ميكنه كه داره بيمار ميشه و. ادامه نوشته. + نوشته شده نتیجه سه شنبه ۱۳۹۱/۰۸/۱۶ ساعت 23:32 توسط ♥♥♥مینا♥♥♥ | نظرات .